کد مطلب:67996 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:542

موضوع 01











مشكل امروز مسلمین موضوع اول، چگونگی كنونی جهان اسلام است و توجه به مشكل امروز مسلمین. امروز مردم جهان اسلام در قلب اردوی جهانی ضد استعمار سر گرم جهادند، و با كفر انسانی اجتماعی غرب و مسیحیت در مبارزه. استعماری كه به صور گوناگون به تحقیر شرق و تغییر سنن آن، و نشر فساد و تباهی در آن، و دامن زدن به آتش اختلافات سیاسی و مرزی و مذهبی در میان مردم آن، و به هدر دادن ارزشهای آنان پرداخته است. و می كوشد تا این خونمردگی و مرگی را كه نصیب همه كرده است به زندگی بدل نشود. بگذریم از مسئله سیاست... و مسئله اقتصاد... و بگذریم از صدها مسئله كلی و جزئی دیگر كه در جهت تباه كردن كشورهای اسلامی و نشر فساد در آنها و از میان بردن و به هدر دادن ارزشهای آنها وجود دارد از اینهابگذریم و توجه كنیم، به مقوله علم و تحقیق در دانشگاه ها.

سالهاست كه در دانشگاه های متعدد،[1] در نقاط گوناگون جهان، ده ها كلاس و كرسی، برای تدریس مسائل شرقی و اسلامی تاؤسیس شده است. این همه كلاس و درس و زحمت و هزینه ای را كه متحمل می شوند برای چیست؟ برای شناختن شرق است[2] و شناختن نقاط ضعف و قوت آن، تا نقاط ضعفش را تقویت كنند و توسعه

[صفحه 80]

دهند و همه گیر سازند، و نقاط قوتش را درهم كوبند و ریشه كنند و تحریف كنند و با خرافات و ابتذالكاری بیامیزند.[3] و از این میان، توجه بیشتری به اسلام می شود، از این بابت كه نقاط مقاومت و قوت در آن بسیار است. بنابراین، برای دشمنی با اسلام، در جهان سرمایه و معصیت و طبقات واجحاف، دلیل فراوان است.

اسلام، از روزی كه همراه تیغه آفتاب طلوع كرد، طبقه ستمگر در برابرش قرار گرفتند و طبقه ستمكش پشت سرش (و هرگاه غیر از این بوده، اسلام نبوده است، چیزی بوده است به نام اسلام و حربه دست بهره كشان و غفلت آفرینان اعم از سیاسی و روحانی). اسلام دین آزادی است، و دین توحید و فلار است و دین عدل واحسان، و دین حماسه و اقدام، و دین رهایی بخشیدن و به زنجیر گسستنها كمك كردن. این بود كه یكی از نمایندگان سپاه اسلام، به سردار ایران، رستم فرخزاد هنگامی كه از وی درباره اسلام و مقصد اسلام از پیشروی و فتور، توضیح خواست- چنین گفت:

اللّه ما را برانگیخت، و اللّه ما را فرستاد، تا مردم را از پرستیدن مردم را سازیم و به پرستیدن اللّه رهنمون شویم. از تنگنای رسوم پوچ دنیاوی به رفاه و وسعت بكشانیم ازستم ادیان به[4] عدل اسلام آوریم. هر كس این امور را بپذیرد، ما از او دست می داریم و سرزمینش را به دست او داده

[صفحه 81]

باز می گردیم.[5] .

این است هویت اصلی روی نهادن سربازان اسلام به مرزها و كشورها و از جمله كشور عزیز ما ایران. و این حقیقت، غیر از فساد بعدی حكومت امور است و انحراف قطعی آن حكومت یزیدها و حجاجها و... بنابراین به هنگام سخن گفتن درباره حمله عرب به ایران، اگر سخنگو بیغرض باشد و از خیانت به معنویات بهراسد، باید میان این دو یعنی این اسلام و سلطنت بنی امیه و بنی عباس فرق گذارد. ورود اسلام به ایران و استقبال مردم مذهبی خصلت ایران از دین حق و زنده اسلام، امری است، و حكومت غاصب و فاسق و فاسد و هناك و خونریز و غیر قرآنی اموی و سپس عباسی امری دیگر. این دو را نباید خلط كرد و به استناد به آن حكومت و ذكر مثال از كارهای استاندارد و عاملان آن، نباید به كار سپاه اسلام و آوردن دین اسلام به ایران تاخت.

استعمار همواره و در هر جا، در تضعیف اسلام می كوشد، زیرا مهمترین مقاوم آشتیناپذیر در برابر او اسلام است. چون تنها اسلام است كه بر سر انسان معامله نمی كند و به خاطر «حسن روابط» و «جلب مصالح» و امثال این عناوین، 180 درجه تغییر جهت نمی دهد.

با توجه به آنچه در كمال اختصار و اشاره گفته شد، هر كس به هرگونه، درسست كردن مبانی اسلامی و نیروی قرآنی اجتماع بكوشد، خدمت به استعمار كرده است[6] و خیانت به ایران و ایرانی، نهایت برخی این كار را آگاهانه می كنند

[صفحه 82]

و با مزد و برخی ناخود آگاه و بی اجر. البته اینان باید بدانند كه حمله به كتاب خدا، حمله به حقیقت انسانیت است و مثل اعلای حیات. حمله به كتابی كه می گوید:

و ما ارسلناك الا كافة للناس

- نفرستادیم تو را، مگر همواره برای همه مردمان.

كتابی كه می گوید:

ان الله یاؤمر بالعدل و الاحسان

- خدای به عدالت و دادگری امر می كند و به نیكی.

كتابی كه می گوید:

ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیر وا ما باء نفسهم

- خدای هیچ چیز را در هیچ ملتی تغییر نمی دهد، مگر آنكه آن ملت، خود را از آن گونه كه هستند، تغییر دهند.

كتابی كه می گوید:

هل ستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون

- آیا یكسانند آنان كه می دانند و آنان كه نمی دانند؟

كتابی كه می گوید:

الا بذكر الله تطمئن القلوب

- هان! تنها با یاد (ذكر) خدا (الله)، دلها آرام یابد.

[صفحه 83]

كتابی كه می گوید:

اقتو الله و كونوا مع الصادقین

- تقوی پیشه سازید و با راستان و راستگویان باشید.

كتابی كه می گوید:

و لاتبخسوا الناس اشیاؤ هم و لاتعثوا فی الارض

- چیزهای مردمان را كم بها نسازید و در زمین تباهی نكنید!

كتابی كه می گوید:

و لا تقربوا الفواحش ماظهر منها و ما بطن

- به فحشاء و كارهای بد نزدیك نشوید، چه آنهایی كه آشكار است و چه آنهایی كه پنهان.

كتابی كه می گوید:

یا ایها الذین آمنوا استجیبواللّه و للرسول اذا دعاكم لما یحییكم.

- ای مومنان به ندای خدا و پیامبر، كه شما را می خواند تا حیات بخشد، پاسخ دهید!

كتابی كه می گوید:

والعصر ان الانسان لفی خسر. الا الذین آمنوا و عملوالصالحات

- قسم به عصر (عصر بلوغ بشریت)، انسان در زیانكاری است، مگر آنان كه مومن شدند و كارهای خوب كردند.

كتابی كه می گوید:

لقد ارسلنا رسلنا بالبینات، و انزلنا معهم الكتاب و المیزان، لیقوم الناس بالقسط

[صفحه 84]

و انزلنا الحدید فیه باؤس شدید

- ما پیامبران خویش را با دلیلهای روشن فرستادیم، و بر آنان كتاب فرود آوردیم و ترازو، تا مردم بر سر داد و دادگری ایستند. آهن را نیز فرستادیم كه در آن توانی است سخت.

كتابی كه می گوید:

الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه، اولئك الذین هداهم اللّه و اولئك هم اولوالالباب

- كسانی كه سخن را می شنوند و از بهترین آن پیروی می كنند، اینانند آنان كه خدای راهشان نموده است و اینانند همان خردمندان.

كتابی كه می گوید:

یا ایتها النفس المطمئنة. ارجعی الی ربك راضیة مرضیة

- ای جان آرام یافته انسان، به سوی خدای خویش باز گرد، شادمان تو از خدای و خدای از تو.

كتابی كه می گوید:

ان الارض یرثها عبادی الصالحون

- زمین، سرانجام، از آن بندگان صالح خواهد بود.

حمله به اینچنین كتابی، حمله به انسانیت بالغ است و مثل اعلای حیات و مضمون راستین زندگی. این، همان ماه است كه نور می فشاند، و آوای وحش آن نور افشانی را نمی پوشاند. گذشته از اینها، حمله بردن به این حقیقها- در مثل- چونان صدای ضعی پشه است در پای دماوند. به گفته یكی از دانشمندان علوم تجربی:

[صفحه 85]

... اگر چه خیلیها، در رد كتب آسمانی كوشیده و انتقادات نابجای زیادی كردهاند، ولی در برابر عظمت و اهمیت ادعای كتب مقدس آسمانی، این ایرادات، چندان قابل اهمیت و اعتنا نیستند.

و از همین مقوله خدمت به استعمار و خیانت به ملت شمرده می شود آنچه از ناحیه بعضی، درباره به اصطلار حمله عرب به ایران، و دیگر مسائل مربوط به آورندگان اسلام به ایران، یعنی عرب، گفته و عمل و عرضه می شود. هوشمندان می دانند كه تعبیرات زشت و بی ادبانه (نمی خواهم بگویم، لادینانه) در این باره، زیر هر عنوان ظاهر الصلاحی نیز كه قرار داده شود،[7] علاوه بر اینكه خلاف حقیقت گفتن است، خیانت است به ملت و خدمت است به بیگانه.خیانت است به جوانان معصوم تاریخ نخوانده و از این تحقیقات بی خبر، خیانت است به كسانی كه دارای ذهن تحلیلی و اطلاعات كافی و امكانات مطالعاتی نیستند، خیانت است به جامعه و دشمنی است با معنویت اجتماعی و طهارت قومی و موضوع داشتن اسلامی و موازین اخلاقی و معنویت اعلای دین و خداپرستی و تقوای عملی، و نشر تحیر و انحراف است در میان خلق، و راه استعمار را بازتر و بازتر كردن است. گوینده هر كه گو باش: خودی یا بیگانه، استاد یا شاگرد، كشیش مسیحی یا خام خام یهودی یا موبد زردشتی، صاحب ادعا درباره ایران پیش از اسلام یا ایران اسلامی، فرمایش فرماینده از تلویزیون و دیگر وسایل ارتباط جمعی یا وسایل ارتباط فردی و... متاؤسفم كه می بینم برخی از كسانی كه چنین گمانی دربارهشان نمی رفت- یعنی اینكه به گونهای به استعمار خدمت كنند در این پرتگاه گول زننده در افتاده اند.

پس چنانكه دیدید، دین اسلام با این چگونگی به بشریت روی آورد كه خلقها را از اطاعت مردمانی چند برهاند و از چنگ متصدیان ادیان و حكام ستمگر و دیگر قاطعان

[صفحه 86]

طریق اجتماعی رهایی بخشد. و چنین دینی، در میان طبقات روحانی و سیاسی و اقتصادی ادیان و ممالك عالم، همواره دشمنان سرسخت داشته است و دارد. و بدینگونه عكس العملی كه بر هر مسلمان واجب است روشن است. و این مسلمانانند كه باید، پیوسته، مراقب وضع و موضع خویش باشند.



صفحه 80، 81، 82، 83، 84، 85، 86.





    1. در آینده تعدادی از این دانشگاه ها را نام می بریم.
    2. كه گفته اند: «برای شكست دادن قومی، نخست باید آنان و چگونگی زندگی و تمدنشان را شناخت.».
    3. پس تصادفی نیست كه در ماده اول قانون بنیاد مدرسه زبانهای شرقی پاریس (تاسیس 29 آوریل 1795) چنین قید كنند: «در محوطه كتابخانه ملی، مدرسه عمومی ایجاد خواهد شد. و هدف آن، آموزش زبانهای زنده شرقی خواهد بود، كه برای سیاست و تجارت سودمند تشخیص داده شوند»

      Hist. des orientalistes de J Europe du XII au XIX- Siecle

      نقل از مقاله «شرقشناسی، دانشی با ابعاد سیاسی و تجارتی»، نوشته دكتر یوسف رحیم لو، «نگین» شماره 8 (تیرماه 1351).

    4. مقصود، ستم متصدیان است ونظام ها و تحمیل های بس سنگین آنان.
    5. «طبری» و «ابن اثیر» حوادث سال 14 هجری.
    6. هنگامی كه می نگریم گلادستون (1809 تا 1898) نخست وزیر معروف انگلیس و وزیر مستعمرات آن كشور، و مومن كلیسایی! قرآن را بر سردست می گیرد و می گوید: «تا این كتاب در دست مسلمانان است نمی توان بر آنان مسلط شد»، در شگفت نمی شویم اگر ببینیم برخی از اذناب آنان عناصری فاسق و خائن و عامل و بی شخصیت و...- در صدد برآیند تا به موضع كتاب خدا حمله كنند. این همه دنباله یك جریان خائنانه است: استعمار....
    7. برخی می گویند تاختن به عرب (به عنوان مهاجم) منافات ندارد با احترام بلكه اعتقاد به دین اسلام. اما با توجه هوشیارانه به این مسئله، این نظر را نمی توان پذیرفت.